هیچ آیه ای در قرآن منسوخ نیست
ناسخ و منسوخ در قرآن
هیچیک از آیات قرآن کریم نسخ نشده و مدعیان نسخ آیات قرآن را نمیفهمند و معنی آیه را در قرآن درک نمیکنند
برخی از انسانها برای اینکه بیسوادی خود را موجه جلوه دهند و خودرا به رخ دیگران بکشند و به چیزهایی که ندارند افتخار کنند تا مورد احترام قرارگیرند و مردم را با الفاظ طوری گول بزنند که مردم پوشالی بودن شخصیت آنها را تشخیص ندهند و تصور کنند که آنها تافته ای جدا بافته از انسانهای عادی هستند و بسیار بیشتر از دیگران میفهمند ویا اینکه دارای کمالاتی هستند که مردم عادی از این کمالات بی بهره اند و در این مسیر فریب و اغوا تا جایی پیش میروند که حتی رسول نیزدر کمالات چنین ادعایی ندارد تمام اینها برای اینست که بتوانند ناتوانی های خود را بگونه ای بنمایانند که مردم آنها را باور کنند و آنها نیز با دکان فروش دین و از بین بردن آیات خدا از این راه ارتزاق نمایند آنها برای سوءاستفاده از باورهای مردم طوری القاءمیکنند که مردم باور کنند که قرآن کتابیست بسیار دشوار و بعید است که مردم عادی آن را بفهمند و در باره آن تفکر و تعقل کنند وبگونه ای رفتار میکنند که مردم باور کنند که فهم قرآن در اختیار این عالیجنابان دکاندار دین فروش است و آنها هستند که با عالم غیب در ارتباط هستند و به رموز غیبی آگاهند و اگر کسی بخواهد راجع به آیه و یا مطلبی از قران اظهار نظر کند برای از میدان بدر کردن حریف و به بیراه کشاندن مطلب مورد بحث و تثبیت موقعیت خود بسرعت از الفاظی تکراری استفاده میکنند که قرآن ناسخ و منسوخ داره محکم و متشابه داره و هفتاد بطن داره و در هر بطنی هفتاد بطن داره و آینکه آیا شما اسباب نزول را میدانی و یا شان نزول را میدانی اینها را خودشان هم نمی دانند زیرا واقعیت ندارد و مانند سحر ساحران در زمان موسی است که هویت حقیقی ندارد و باطل است و در این اصرار جاهلانه کار را به جایی میرسانند که گستاخانه میگویند قرآن تحریف شده مثلآ در اقسام نسخ مدعی هستند
نسخ در تلاوت: آيه هايى وجود داشته كه اكنون در قرآن
نيست و خوانده نمى شود، ولى مسلمانان به حكم آن
عمل مى كنند. مانند آيه رجم.
نيست و خوانده نمى شود، ولى مسلمانان به حكم آن
عمل مى كنند. مانند آيه رجم.
نسخ در تلاوت و حكم: آيه هايى وجود داشته كه هم حكم
آن نسخ شده و هم تلاوت آن; يعنى نه مسلمانان به حكم
آن عمل مى كنند و نه تلاوت آن را در قرآن ضبط كرده اند.
سبحان الله عما یصفون: منزه است خدا از آنچه وصف میکنند
اینها این حرفهای احمقانه را میگویند تا بتوانند آیات خدا را بر اساس امیال و آرزوهای نفسانی خود منطبق سازند و اگرجایی آیات خدا با میل آنها سازگار نبود می گویند که این آیه نسخ شده و منسوخ است
أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاء مَن يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنكُمْ إِلاَّ خِزْيٌ فِي
الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ
[البقرة: 85]
آيا شما به پارهاى از كتاب ايمان مىآوريد، و به پارهاى كفر مىورزيد؟ پس جزاى هر كس از شما كه چنين كند، جز خوارى در زندگى دنيا چيزى نخواهد بود، و روز رستاخيز ايشان را به سختترين عذابها باز برند، و خداوند از آنچه مىكنيد غافل نيست.
اما به بیان آیات در باره نسخ در قرآن میپردازم
نسخ در قرآن به معانی نسخه برداری و نوشتن و از بین بردن است که در 4 آیه قرآن آمده
هَذَا كِتَابُنَا يَنطِقُ عَلَيْكُم بِالْحَقِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنسِخُ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ [الجاثية : 29]
این کتاب ماست که با شما به حق سخن میگوید البته ما نسخه برداری میکردیم(مینوشتیم) ازکارهایی که شما انجام میدادید
وَلَمَّا سَكَتَ عَن مُّوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الأَلْوَاحَ وَفِي نُسْخَتِهَا هُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلَّذِينَ هُمْ لِرَبِّهِمْ يَرْهَبُونَ [الأعراف : 154]
و چون خشم موسى فرو نشست، الواح را برگرفت، و در رونويس آن، براى كسانى كه از پروردگارشان بيمناك بودند، هدايت و رحمتى بود.
در دو آیه فوق نسخ به معنی نسخه برداری کردن و نوشته آمده
آیات منسوخ در قرآن نيستند
مَا نَنسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللّهَ عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ [البقرة : 106]
هیچ آیه ای را از بین نمی بریم و یا به دست فراموشی نمی سپاریم مگر آنکه بهتر از آن و یا مانند آن را بیاوریم 106
باید دانست تمام هستی از یک شاخه گل تا اجرام عظیم کهکشانها همه آیات خدا هستند از کوچکترین ذرات تا بزگترین آنها همه در تسبیح خدا هستند و تمام اینها در قران به تعبیر قرآن آیه هستند در زیر به دلیل زیادی این آیات در قران به اختصار به نمونه هایی بسنده میکنم
شب و روزاز آیات خدا هستند
شب و روز آیه هستند که از بین میروند و دوباره ایجاد میشوند و هیچ شب و روزی مشابه و مانند هم نیستندیکی منسوخ و محو میشود و دیگری می آید
وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنَا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنَا آيَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُواْ فَضْلاً مِّن رَّبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ وَكُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِيلاً [الإسراء : 12]
و شب و روز را دو آیه (نشانه) قرار داديم. آیه شب را تيرهگون و آیه روز را روشنىبخش گردانيديم تا [در آن،] فضلى از پروردگارتان بجوييد، و تا شماره سالها و حساب [عمرها و رويدادها] را بدانيد و هر چيزى را به روشنى باز نموديم.
عصا و دست موسی آیه است
عصای موسی یک آیه از آیات خدا بود که اکنون وجود ندارد وازبین رفته و منسوخ شده
قَالَ إِن كُنتَ جِئْتَ بِآيَةٍ فَأْتِ بِهَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ [الأعراف : 106] فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ [الأعراف : 107] وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاء لِلنَّاظِرِينَ [الأعراف : 108]
[فرعون] گفت: «اگر آیه ای آوردهاى، پس اگر راست مىگويى آن را ارائه بده.» پس [موسى] عصايش را افكند و بناگاه اژدهايى آشكار شد. و دست خود را [از گريبان] بيرون كشيد و ناگهان براى تماشاگران سپيد [و درخشنده] بود.
طوفان نوح و کشتی نوح آیه است
طوفان نوح و کشتی نوح هم از آیات خدا بودند که اینک اثری از آنها نیست و منسوخ شده اند
فَأَنجَيْنَاهُ وَأَصْحَابَ السَّفِينَةِ وَجَعَلْنَاهَا آيَةً لِّلْعَالَمِينَ [العنكبوت : 15]
و او را با كشتىنشينان برهانيديم و آن [سفينه] را آیه ای براى جهانيان قراردادیم
فَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا فَإِذَا جَاء أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ فَاسْلُكْ فِيهَا مِن كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ [المؤمنون : 27]
پس به او وحى كرديم كه: زير نظر ما و [به] وحى ما كشتى را بساز، و چون فرمان ما دررسيد و تنور به فوران آمد، پس در آن از هر نوع دو تا با خانوادهات وارد كن -بجز كسى از آنان كه حكم [عذاب ] بر او پيشى گرفته است- ، در باره كسانى كه ظلم كردهاند با من سخن مگوى، زيرا آنها غرق خواهند شد.
معجزات عیسی آیاتی از جانب خدا بودند
قَالَ كَذَلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَلِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِّنَّا وَكَانَ أَمْراً مَّقْضِيّاً [مريم : 21] گفت: « [فرمان] چنين است، پروردگار تو گفته كه آن بر من آسان است، و تا او را آیه ای (نشانهاى) براى مردم و رحمتى از جانب خويش قرار دهيم، و [اين] دستورى قطعى بود.»
إِذْ قَالَ اللّهُ يَا عِيسى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلاً وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ إِنْ هَـذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ [المائدة : 110]
[ياد كن] هنگامى را كه خدا فرمود: «اى عيسى پسر مريم، نعمت مرا بر خود و بر مادرت به ياد آور، آنگاه كه تو را به روحالقدس تأييد كردم كه در گهواره [به اعجاز] و در ميانسالى [به وحى] با مردم سخن گفتى؛ و آنگاه كه تو را كتاب و حكمت و تورات و انجيل آموختم؛ و آنگاه كه به اذن من، از گِل، [چيزى] به شكل پرنده مىساختى، پس در آن مىدميدى، و به اذن من پرندهاى مىشد، و كور مادرزاد و پيس را به اذن من شفا مىدادى؛ و آنگاه كه مردگان را به اذن من [زنده از قبر] بيرون مىآوردى؛ و آنگاه كه [آسيب] بنىاسرائيل را -هنگامى كه براى آنان حجتهاى آشكار آورده بودى- از تو باز داشتم. پس كسانى از آنان كه كافر شده بودند گفتند: اين[ها چيزى] جز افسونى آشكار نيست.
صحبت نکردن مریم و ذکریا آیه ای از خداوند است
قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّيَ آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاَثَةَ أَيَّامٍ إِلاَّ رَمْزاً وَاذْكُر رَّبَّكَ كَثِيراً وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالإِبْكَارِ [آل عمران : 41]
گفت: «پروردگارا، براى من آیه ای (نشانهاى) قرار ده.» فرمود: «آیه ات اين است كه سه روز با مردم، جز به اشاره سخن نگويى؛ و پروردگارت را بسيار ياد كن، و شبانگاه و بامدادان [او را] تسبيح گوى.»
قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّي آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَ لَيَالٍ سَوِيّاً [مريم : 10]
گفت: «پروردگارا، آیه ای براى من قرار ده» فرمود: «آیه تو اين است كه سه شبانه [روز] با اينكه سالمى با مردم سخن نمىگويى.»
شتر صالح آیه بود
وَيَا قَوْمِ هَـذِهِ نَاقَةُ اللّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللّهِ وَلاَ تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ قَرِيبٌ [هود : 64]
«و اى قوم من، اين مادهشتر خداست كه آیه ای براى شما است. پس بگذاريد او در زمين خدا بخورد و آسيبش مرسانيد كه شما را عذابى زودرس فرو مىگيرد. «
هر کدام از انسانها حتی پیامبران آیه ای از آیات خدا هستند ما در هستی متولد میشویم و در آن میمیریم و منسوخ میشویم اینها از آیات خداست . بسیاری از انسانها از اجدادمان را نمیشناسیم زیرا به فراموشی سپرده شده اند ولی خدا خلق را دوباره آغاز میکند و آیات دیگری را می آورد از میان زندگی مرگ را و از میان مرگ زندگی را بیرون می آورد اینها همه آیات خدا هستند
وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ [الحج : 52]
و پيش از تو [نيز] هيچ رسول و پيامبرى را نفرستاديم جز اينكه هر گاه چيزى تلاوت مىنمود، شيطان در تلاوتش القاىِ [شبهه] مىكرد. پس خدا آنچه را شيطان القا مىكرد محو مىگردانيد، سپس خدا آيات خود را استوار مىساخت، و خدا داناى حكيم است.
آیات متشابه
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر